وبسایت خبری جمعیت امام علی(ع)

اخبار و گزارش‌ها و تصاویر طرح‌های جمعیت امام دانشجویی مردمی امام علی(ع)

وبسایت خبری جمعیت امام علی(ع)

اخبار و گزارش‌ها و تصاویر طرح‌های جمعیت امام دانشجویی مردمی امام علی(ع)


اعتیاد بلای خانمان سوز سرزمین ما شده است.

اخیرا یک نفر به غیرتش برخورده بود که چرا ما در وبلاگ خانه علم اشاره کرده ایم که در محله دروازه غار معضلات اجتماعی بسیاری مانند اعتیاد فراگیر، تجاوز به کودکان، آزار کودکان، پایمال شدن حقوق کودکان و زنان بی گناه و کار اجباری کودکان وجود دارد!
نخست اینکه ما این وبلاگ را برای فریاد زدن درد جامعه مان به راه انداخته ایم و وجود این معضلات را فریاد می زنیم زیرا که از دیدن آنها دیگر به کلی خسته شده ایم و به عنوان یک ایرانی مسلمان با غیرت پیرو مولا علی (ع) نمی خواهیم شاهد این همه بدبختی کودکان سرزمین مان باشیم.
اگر غیرتی در میان هست، ما سه سال است در شب شام غریبان مولا حسین (ع)، دهم محرم، در این محله نماز می خوانیم و خواهش و التماس می کنیم که اهالی محل بر علیه اعتیاد قیام کنند و به ما بپوندند. ما از آنان دعوت می کنیم غیرت را حسین گونه برای مبارزه با اعتیاد به کار بگیرند و به جمع جمعیت امام علی (ع) بپیوندند تا با هم اعتیاد را از این سرزمین افیون زده که آبروی ما و کودکان ما و کشور ما را به روشنی برده است، پاک کنیم و بزداییم.
ما از این دوستان گرامی و با غیرت درخواست می کنیم تا اگر می توانند دست در دست ما بگذارند تا با هم به این محله ها و خانه ها برویم و آنها را بر علیه اعتیاد و بی غیرتی که خانه و خانواده ها را سوزانیده است، دعوت به قیامی دیگرگونه نماییم.
حرف برای زدن در دلهای ما بسیار است و از شما می خواهیم تا حرف های ما را از زبان همین بچه ها بشنوید که آنها خیلی زیباتر از ما این حرف ها را می زنند. از آنها بپرسید آیا آمدن به خانه علم را بیشتر دوست دارند یا زندگی در خانه های شان را؟ آیا آمدن به خانه علم را بیشتر دوست دارند یا دستفروشی در مترو و خیابان را؟
تعجبم از مردانی، چنین با غیرت، این است که چگونه رگ غیرت شما برای نشنیدن فریاد حقیقت بالا می زند، اما وقتی که برخی افراد این دخترکان نازنین و زیبا را در این زمانه بی شرمی و بی حیایی، به تنهایی به مترو و سر چهارراه ها می فرستند تا کاسبی کنند در حالی که بی شرفانی دائما به آنان پیشنهاد همخوابگی می دهند، خبری از غیرت شما نیست؟ اینها را هم همین بچه ها برای ما تعریف کرده اند و بارها گفته اند که چه رنجی می کشند وقتی در خیابان کنار ماشینی یا آدمی می روند تا فال و دستمال و گل بفروشند و مردی بی شرمانه به آنان پیشنهاد ارتباط جنسی و همخوابگی می دهد!
آیا غیرت و انسانیت را کجا باید بکار ببریم؟ آیا نخست نباید به غیرتمان بر بخورد که کسانی به این کودکان معصوم در مترو و خیابان پیشنهاد بی شرمانه می دهند؟
مولا علی (ع) فرموده است اگر در مملکت اسلامی خلخال از پای زن یهودی درآورند، انسان نیست مسلمانی که بشنود و کاری نکند و یا لااقل از غصه دغ نکند و نمیرد. آن وقت یک پدر معتاد دختر بچه اش را در این مملکت کرایه میدهد تا به او تجاوز کنند و آدم نماهایی جلوی ما می ایستند که چرا می خواهید به این دختر بچه کمک کنید. برای اینکه ما وظیفه مان خدمت کردن به این بچه هاست و راه مولایمان علی (ع) را می رویم که اگر او بود هم بی شک همین کار را می کرد و فریاد می زنیم که انسان نیست کسی که اینها را بشنود و کاری برای این بچه ها نکند.
مولا علی (ع) همواره در این جمعیت شاهد بوده است که ما خیلی بیشتر از همه آن آدم نماها برای این کودکان غیرت به خرج داده ایم و خواهیم داد.
برادر چشم مان را باز کنیم ببینیم خودمان معتاد نباشیم که سکوت و خواب و بی خبری خود دلیلی روشن بر اعتیاد است.
فرزاد
  • محمد هنرمند

نظرات  (۳)

برای رضای خدا بر رنج تربیت امت صبر و تحمل پیشه کن و بر آنها که ترک کفر و عناد نمی کنند غمگین مشو و از مکر و حیله آنان دلتنگ مباش که خدا از مکر و دشمنی خلق ،تو و دینت را محفوظ می دارد. همانا خدا یار و یاور متقیان و نیکوکاران است.
سوره نحل آیات 127 و 128
خیلى سخته دیدن این چهره هاى معصوم و گذشتن از کنارشان، دیدن چشمهایى که نور امید در ژرفاى آنها سو سو مى زند و به دنبال راه نجات هستند. امیدوارم تمام کودکان ایران زمین در کمال ارامش و امنیت رشد کنند و به آن چه که لیاقت آن را دارند برسند.
تو جمعیت که اومدم فهمیدم جاهایی مثل دروازه غار و خاکسفید وجود داره. واقعا ممنونم از بچه هایی که نشونم دادن چندتا محله و خیابون او نطرف تر داره چی می گذره. دلم خوش بود که حتما فقط تهران اینقدر وضعیت حاد داره به خاطر مهاجرپذیری زیادش و ... این طور حاشیه نشینی های معضل خیز داره و فکر می کردم شهرهای دیگه معضل اعتیادشون این جوری نیست. چه ساده دلانه...

ولی این چند وقت شنیدن از محله هایی مثل حصه تو اصفهان یا شنیدن از محله ی بیات شیراز که چیزایی که ازش شنیدم از دروازه غار نشنیده بودم... داغ دل رو داغ تر می کنه.
اگر من به داد همسایه ی خودم نرسم، دو روز دیگه خودم تو دروازه غار ها و بیات ها و حصه ها زندگی خواهم کرد...

اگر نگم و نشنوم که هیچ وقت نمی فهمم کجا باید باشم، که کجا یه بچه منتظره. اگه نباشیم که کودکان شهرهامون از دست می رن...
وقتی یه بار لبخند بچه هایی مثل سولماز و سونیا رو ببینم، دیگه دنیایی را با نشستن کنار اون بچه ها و پابه پاشون قدم برداشتن و دیدن رشد سلامتشون عوض نمی کنم.
چه ساده می شه انسانی رو نجات داد اگر دست به دست هم بدیم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی