خاطرات تلخ و شیرین ما - شله نخود!
شنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۸:۲۱ ب.ظ
در بین درس ریاضی که داشتم به پیمان درس می دادم، تمرینی بود که فصل ها را به ترتیب مشخص می کرد.
وقتی رسیدیم به فصل بهار، گفتم چه فصلی هست که سفره هفت سین میندازیم، عید نوروز میرسه؟ پیمان گفت نمیدونم!بعد کمی فکر کرد.
گفت: همون وقتی که 13بدر هست؟ گفتم : آره.
گفت: موقع " شله نخود"!
گفتم چی!؟ گفت: هیچی شله نخود!
گفتم یعنی چی؟؟ گفت نخود رو میپزیم روی گاری می بریم می فروشیم.
گفتم کی می فروشه؟ گفت: من و بابام. بعد شهرداری میاد ما رو بگیره، ما فرار میکنیم!
بعد خندید و گفت: خانم این چیزها رو ولش کن بیا بریم تمرین بعدی!
پیمان عید نوروز و بهار رو فقط به شکل " شله نخود " میشناخت....
---
معلم: زهرا نعمتی؛ معلم داوطلب خانه علم
- ۹۱/۰۲/۰۹